شاعر : ناشناس نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل
مـدیـنه شهـر رسـالت محیط غـمها بود به کوچهکوچه آن ناله بود وغوغا بود
حکایت ازغم هجران مصطفی میکرد قـیـامتی که به شهـر مـدیـنـه برپـا بود
نَفَـسنَفَـس زدنش بود پیـک رحـلت او که از وجود وی،آثار ضعف پیـدا بود به خانه اشک عزا،در سقیفه طرح نفاق به خانه شورغم ودرسقیفه شورا بود
به نالـه امت اسلام،جـمـع گـشـتـه ولی مـیان جـمع عـلی بـود،آنکه تـنهـا بـود
تـمام بـرسـریک حرف متفـقگـشتـند کـه آن گـرفـتن حق عـلی و زهـرا بود